معنی زیرانداز پشمی
حل جدول
لغت نامه دهخدا
زیرانداز. [اَ] (اِ مرکب) هر پارچه ای که در زیر پای گسترانند و نهالی و توشک. (ناظم الاطباء). فرش. مقابل روانداز. (از یادداشت بخط مرحوم دهخدا): زیراندازش زمین است و رواندازش آسمان. (یادداشت ایضاً). || فرشی است که زیر قلیان گذارند. (آنندراج). پارچه ای که در زیر غلیان گسترانند. (ناظم الاطباء).
پشمی
پشمی. [پ َ] (ص نسبی) منسوب به پشم. از پشم: جامه ٔ پشمی.
فرهنگ فارسی هوشیار
(صفت) منسوب بپشم پشمین از پشم: جوراب پشمی.
فرهنگ عمید
زیرافکن، تشک، نهالی، فرش، آنچه هنگام خوابیدن زیر خود میاندازند،
مترادف و متضاد زبان فارسی
تشک، زیرافکن، مفرش، نهالی،
(متضاد) روانداز
فرهنگ معین
(اَ) (اِ.) تشک.
گویش مازندرانی
جوراب پشمی
فارسی به عربی
صوفی
واژه پیشنهادی
معادل ابجد
632